اول:
من اشکِ چکیده ام،خریدارم کو؟
چون غنچه تکیده ام،نگهدارم کو؟
بر خلق ِ جهان رامم و اما بی تو
آهوی رمیــده ام،سلیـمانم کـو؟
* * *
و... دوم:
اکنون که زدستت چون، خاکِ سیَهَم
آسوده قَـدَم بـگــذار، رویِ نِـگَــهم
از شوق وصـال تو، ای رهـزنِ دل
سوزیست به سازِ دل تا جان بدهم