سرسلسله ی نطع وجود است، علی
بر لشگر حق شیـــرِ جنودست، علــی
اوصاف علی: صــادر اول، رق منشــور
بر نطق جهان روح سکوت است،علـی
* * *
دلا هــر دم به ذکــر "یــا علــی" میـــر
کــه بــیــمـاریِّ دل را هست اکسیــــر
بنـــال هر دم به اشکــــــانِ سرازیــــر
"علی" شیر و "علی" پیر و "علی" میر
.:: از شما عزیزان برای برادرم که در بستر بیماریست التماس دعا دارم ::.
تازه ترین غزلم رو تقدیم میکنم به پیشگاه پر فیض آقا امام زمان به امید شفای همه ی بیماران از جمله برادرم وحید...
لینک دفتر شعر من در سایت شاعران پارسی زبان:
http://www.irafta.com/poembooks.aspx?id=514
* * *
لینک دفتر شعر من در سایت آوای دل:
http://avayedel.com/author/saeidchem.php
هستم ز توست، ولی برای تو نیستم
گر برای تو نبـاشم پس برای چیستم
عمری به سر کردم و شبها گریستم
اما نمی دانم چـــون بی تو زیستــم
که بودم و.. کجا هستـــم و.. کیستــم..
*
با دست خود به یکبـــاره آن را گسیستـــم
*
چشم به راهت ز ساعت دیوار نیستــــم
آن ساعت وجود تو را می نگریستـــــــم
*
"عجل علی الفرج" ای تنها بهانه ی زیستم
دنبال آن غبـــارِ بی سوار هفتگیستـــــــــم..
گر بگذرد این ایـّـام،تا صبح شود این شام
مشتاق تو می مانم ای بلبل شیرین کام
زان لعل لبت مستم،وز خلق و جهان رستم
پیمانــه چو بشکستم، لبریـــز نمودی جـــام
گر کوکب و ور ماهیم،ذومنقبت و جاهیــم،
زنهار اگر خواهیم بی دوست نشان و نـام
مارا به بَرَت بنشان،چون صوفی و درویشان،
یک جــام دگر افشان زان باده ی اَزرق فــام
تلخــیِ فراقت را تــا شــام ابـــــد نوشـــــم
چون تلخ تر از زهر است در کامِ مَنَش بادام
ای گل ز غمت گـرچــه با خاک درآمیـــــزم،
صد شعر تَر انگیزم، ای مطرب دُرد آشـــام
"ساعد" طلبِ یاری، تا چنــد به سر داری
زنـــهار؛ که نِی گردد میسور خیال خــــام..
محمدسعیدشیخ-آمل
من معتکف صیام عشقت شده ام
فصلی ز کتاب سرنوشتت شده ام
عمریست مقیــم دوزخ هجــرانــم
ناخواستــه وارد بهشتت شــده ام
آمل
25 رمضان الکریم۱۳۸۹